کد مطلب:316824 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:140

مردی را که اجنه مجروح کرده بودند
در كتاب شبهای مكه صفحه ی 242، تألیف آقای سید حسن ابطحی آمده است كه:

در رابطه با مردی كه از ناحیه ی اجنه مضروب شده بود و هر دو پایش از ران و هر دو دستش از بازو قطع بود و پس از تفاصیل بسیار و برخوردهای گوناگون معلوم می شود بر اثر عدم رعایت (حرمت) شب و روز عاشورای حسینی بوده، تا اینكه بالاخره پولی فرستاد برای شیعیان نخاوله در مدینه ی طیبه و پیغام داد به آنها كه اقامه ی عزاداری حضرت سیدالشهداء امام حسین علیه السلام را بنمایند و ترتیب مجلس سوگواری بدهند و برای رفع كسالت او دعا كنند، آنها هم مجلس را برپا كرده بودند و متوسل شده بودند به حضرت اباالفضل العباس علیه السلام حال از زبان خودش بشنوید:

شخص مضروب، كه از توسل اطلاعی نداشت، می گوید: در عالم رؤیا حضرت اباالفضل علیه السلام را دیدم كه به بالین من آمدند و مرا به خاطر آنكه آنها برای من به ایشان توسل پیدا كرده بودند شفا دادند، در نتیجه به عزاداری حضرت سیدالشهداء معتقد شدم و همیشه ایام عاشورا مجلس ذكر مصیبت تشكیل می دهم.



خیز و جامه نیلی كن، روزگار ماتم شد

دور عاشقان آمد، نوبت محرم شد



[ صفحه 198]



نبض جاده بیدار از، بوی خون خورشیدست

كوفه رفتن مسلم، گوئیا مسلم شد



ماه خون گواه آمد جوش اشك و آه آمد

رایت سیاه آمد، كربلا مجسم شد



پای خون دل واكن، دست موج پیدا كن

رو به سوی دریا كن، ساحلی فراهم شد



گریه كن، گلاب افشان، گل به خاك می افتد

باد مهرگان آمد، قامت علی خم شد



تشنه، اضطراب آورد، آب می شود عباس

گو فرات، خیبر شو! مرتضی مصمم شد



خادم برادر بود، از ره پرستاری

در قدم موخر بود، از وفا مقدم شد



دشمن حسین افكند ار به چاه، یوسف را

چاه، چشمه ی كوثر، گریه آب زمزم شد



گریه عقده ی دل بود، آبروی (بیدل) بود

كز هجوم فرصتها، این فغان فراهم شد



شعر از یوسفعلی میرشكاك «بیدل»



[ صفحه 199]